زنان شمشیر

از زنان بزرگ تاریخ میتوان از نسیبه بنت کعب که با شمیر خود در کنار حضرت رسول می جنگید نام برد وی در غزوه احد از خود رشارت ها به خرج داد و تا سیزده بار زخمی نشد دست از جنگ نکشید حضرت محمد(ص) از نسیب بن کعب با احترام یاد می کرد و می گفت: مقام او از مردان بالاتر است از دیگر زنان نامدارعصر حضرت ختمی مرتبت ام سلیمه بنت ملحان بود وی در حالی که حامله تود خنجری وزی شکم برآمده اش میبست و هم ردیف پیروان حضرت رسول میجنگید در طرف ریگر نیز زنانی بودند که علیه پیغمبر می جنگیدند که از آن جمله می توان از هند بنت ربیعه زن ابوسفیان نام برد وی در غزوه احد کلاه و زره جنگی پوشیده بود وشمشیر در هوا جولان میداد و بر قلب پیروان رسول فرود می آورد هند یک زن عرب بود که بر ازادی به روش خود اصرار داشت وی یکبار به پدرش گفته بود:من زنی هستم که اختیار زندگیم را خود در دست دارم پس تا مردی را به من نشان نداده ای مرا به عقد او در نیاور وپدر نیز جواب مثبت داده بود هند در قدرت منطق وحاضر جوابی حتی در مقابل حضرت رسول شهره بود او همراه با عده ای دیگر از زنان در برابر پیامبر ایستاده بودند تا با شنیدن سخنان پیغمبد تصمیم گیری کنند وقتی رسول خدا اصول اسلامی را یکایک بر می شمرد به این فرمان خدا رسید که فرموده است فرزندان خود را نکشید و به خصوص رسم زنده به گور کردن نوزادان دختر برای خلاص از آنان را کنار بگذارید هند گفت:این شما بودید که فرزندان ما را کشتید هند در غزوه بدر سه تن از اعضاء خانواده اش را از دست داده بود پدرش عتبه ابن ربیعه عمویش شیبه و برادرش ولید ابن عتبه را پس از این جنگ هند سوگند یاد کرد تا انتقام آنان را نگیرد از پای ننشیند

او تا آن زمان از استعمال عطر ویا نزدیکی با شوهر خودداری کرد تا اینکه در غزوه احد به سوگند خود رسید از زنان بزرگ و با اخلاق حسنه در صدر اسلام می توان خدیجه (س) را مثال زد خدیجه اولین همسر پیغمبر بود او به خاطر شخصیت مسلط خود واستقلال اجتماعی و اقتصادی خویش که از طریف تجارت به دست آورده بود روزگار می گذرانید وی از آزادی کطلقی که در انتخاب شوهر داشت و بدان معتقد بود در مورد انتخاب حضرت محمد (ص) که پانزده سال از او جوانتر بود به کار گرفت او زنی به نام نفیسه را برای خواستگاری به پیش حضرت محمد فرستاد در کتاب الطبقات الکبری که اولین تاریخ جامع عرب است محمد بن سعد از قول نفیسه نقل میکند:او مرا محرمانه پیش محمد فرستاد تا پیشنهاد ازدواج آمها را مطرح کنم و پیامبر پذیرفت

حضرت خدیجه پیامبر را چند سالی برای سرپرستی کاروان تجارت خویش برکزید و استخدام کرد و به این طریق او با امانت داری محمد در انتخاب شوهر تحقیق کاملی کرده بود جامعه عرب آنروز از چند طایفه و ایل تشکیل می شد که در شهرها و بیابان ها در شرایط اقتصادی متفاوت می زیستند و و در برخی چون طوایف خندق و جدیله کم و بیش مادر سالاری حاکم تود در این دوره گاهی شاهان به نام مادرشان خوانده میشدند مانند:عمربن هند خود پیامبراز اینکه از زنان قبیله خویش زاده شده افتخار می کرد و می فرمود :من پسر العواتک (عاتکه ها)از قبیله سلیم هستم عاتکه بنت هلال عاتکه بنت مره و عاتکه بنت القصی زنان آن قبیله بوده اند در دوره پیش از اسلام اعراب هم خدای مونث و هم خدای مذکر داشتند و معتقد بودند که خدای هر قبیله نقش موثری درجنگها دارد و برای پیروزی قبیله خود می جنگد به همین دلیل قبائل در زمان جنگ نقش یا مجسمه ای از خدایان خود را همراه داشتند .

ابوسفیان در هنگامه جنگ احد علیه مسلمانان تندیس دو بت معروف لات وعزی را به همراه داشت لات و عزی هر دو خدای مونث بودند و به همراهی هند نیروی زنانه ای تشکیل می دادند که پیدوزی بر مسلمانان را به دنبال داشت .

همین امر باعث افزایش اعتقاد قبیله به این بت ها شد ولی اگر بر عکس قبیله ای در جیگ شکست می خورد از خدایان بت خویش دوری می کرد ویا دست می کشید چه می پنداشتند که خدای آنان باعث شکستشان شده است نتیجه این می شد که با گذشت زمان و پیروزی بعضی قبائل در جنگها شکست خورده ها هم تابع خدای پیروز می شدند و به همین علت خدایان به طور مرتب تغییر می کردند و باعث کاهش تعداد خدایان می شد موقعیت مهمی که برخی از خدایان مویث به دست آورده بودند نشان از برتری وضعیت زنان به مردان داشت و این امر وضعیت جامعه مادر سالاری را گواهی می داد

قبل از اسلام یک زن ممکن بود چند شوهر برگزیند و با بیش از یک مرد ازدواج کند به این شیوه روش زواج المشارکه می گفتند: البته زن طبق این قانون نمی توانست بیش از ده مرد برگزیند و یا به عبارتی ده شوهر داشته باشد اگر از این حد می گذشت جامعه او را به عنوان یک روسپی مینگریست عایشه همسر حضرت ختمی مرتبت درباره وضعیت زنان قبل از اسلام می گوید :تعداد شوهران ممکن بود تا ده برسد و هر یک از آنان می توانست بر زن وارد شود و با او هم بستر گردد هر گاه او حامله می شد به دنبال مردان میفرستاد و هیچکدام نمی توانستند از آمدن سرباز زنند مردان به دور زن حلقه می زدند و او به آنان میگفت:میبینید چه پیش آمده است من بچه ای به دنیا آورده ام که مال توست وزن بود که مرد مورد نظر را به عنوان پدر و سرپرست طفل انتخاب می کرد و مرد نمی توانست از قبول آن سرباز زند ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی می نویسد:زنان بدوی بران طلاق شوهر در خیمه را به طرف مقابل تغییر می دادند به گونه ای که اگر در به طرف شرق بود به طرف غرب باز می کردند و اگر رو به جنوب بود در را به سوی شمال می چرخاندند لذا شوهر می فهمید که طلاق داده شده است. قبل از اسلام شیوه ای در ازدواج وجود داشته که به نام استبضاع می خواندند عایشه همسر رسول خدا میگویدکمعمولا شوهران به خاطر بر خوردار شدن از فرزندان توانا و باهوش همسرشان را پس از پایان دوره قاعدگی به خانه مردان توانا و بزرگ و به قولی رجال می فرستادند یا اینگونه اشخاص را به خانه های خود دعوت می کردند تا با همسرشان همخوابه شوند و پس از مشاهده شدن آثار حاملگی در زن مرد با زن روابطش را شروع می کرد وقتی بچه به دنیا می آمد علیرغم آنکه مشخص بود که پدرفرد دیگری است اما مرد و زن فرزند نامشروع را به عنوان فرزند خود بزرگ می کردند و نامی از فاعل به میان نمی آوردند امروز در جوامع پیشرفته و مدرن و دنیای متجدد در غرب به نوعی بدون همخوابه شدن زن با مرد غریبه به روش تلقیح مصنوعی انجام می دهند اینگونه کارها برای زنان و مردانی پیشنهاد می شود که توانائی داشتن فرزند برای آنان غیر ممکن به نظر می رسد با این تفاوت که در این شیوه نطفه از مرد و زن شرعی انتخاب می شود

یکشنبه 23 بهمن 1390 - 12:20:12 AM